انتقاد صحیح موجب رشد فردی و اجتماعی میشود
حجتالاسلام والمسلمین محمد سلطانیه، عضو هیئت علمی گروه علوم اجتماعی دانشگاه علوم اسلامی رضوی، در گفتوگو با ایکنا از خراسانرضوی، پیرامون موضوع نقد و نقدپذیری در جامعه اظهار کرد: مقوله نقد به عنوان یکی از زیربناهای اساسی برای مسئله رشد و پیشرفت فردی و اجتماعی مطرح است که در حقیقت اگر این مقوله به عنوان یک فرهنگ غالب در یک فرد و جامعه قلمداد شود ما شاهد تغییرات رو به مثبت آن جامعه خواهیم بود که البته این مسئله یک فرایندی در مسائل علمی و یک فرایندی هم در مسائل عمومی که همان مردم است، دارد.
وی عنوان کرد: در واقع اگر ما توانستیم در راستای نقدپذیری افراد در یک جامعه این مسئله را ترویج دهیم که نقد میتواند به عنوان یکی از لوازم پایدار اخلاق حرفهای مطرح شود و هر یک از افراد در هر جایگاهی که قرار دارند، قاعدتاً این افراد یکسری برون دادهها و رفتارهایی را از خود نشان میدهند که این رفتارها میتواند مورد نقد دیگران قرار گیرد.
استادیار دانشگاه علوم اسلامی رضوی افزود: این در حالی است که ما قائل به این هستیم که نقد و یا فرهنگ نقد نه تنها از یک جامعه به جامعه دیگر بلکه از یک گروه اجتماعی به یک گروه اجتماعی دیگر ممکن است متفاوت باشد و متغیرهایی مانند سن، شغل، جنسیت، فرهنگ و غیره در این امر دخیل هستند و از اینرو زمانیکه میخواهیم مسئله نقد را به عنوان یک فرهنگ عمومی در یک جامعه ترویج دهیم باید بتوانیم یک گونه متعارفی برای آن متصور شویم.
سلطانیه تأکید کرد: همچنین این نکته را نیز باید در نظر داشت که اینگونه نیست که بتوان به راحتی و در یک زمان کوتاهی تمام فرهنگها و خرده فرهنگهای مختلف اعم از جوامع خرد روستایی، شهری، مدرن، غیر مدرن، بزرگسال، مذهبی، غیر مذهبی و غیره را که در یک جامعه متصور است، یک الگوی متناسب با تمام این فرهنگها و خرده فرهنگها به عنوان الگوی مشترک برای همه آنها شناسایی کرد و نقد را بر اساس همین الگوی کامل و جامع به تصویر کشید.
عوامل تأثیرگذار در ساخت اجتماعی مردم ایران
وی با بیان اینکه ساخت اجتماعی مردم ایران از دو مسئله متأثر است که این دو مسئله قابل اجتماع با یکدیگر هستند، بیان کرد: مسئله اول متأثر از مسائل بنیادین اسلامی در ذهنیت مردم جامعه ایران است و مسئله دوم نیز عناصر سنتی و ملی است که در فرهنگ ما تأثیرگذار بوده و با گذر زمان بسیاری از این مسائل سنتی ما توسط ایدئولوژی اسلامی تحلیل شده است. در حقیقت اگر آنچه را که به عنوان فرهنگ غالب و ساخت اجتماعی در تمام گروههای جامعه ایران متصور شویم اشتراکات فراوانی با یکدیگر دارند.
معاون فرهنگی سابق دانشگاه علوم اسلامی رضوی بیان کرد: با توجه به این موضوعات، یکی از مسائل مهمی که در فرهنگ نقد باید مورد توجه قرار دهیم، نوآوریهایی است که در این نقدها به آنها پرداخته میشود و این در حالی است که نقد و نقادی باید در یک جامعه وجود داشته باشد و این موضوع هیچگونه اشکالی ندارد و حتی مقام معظم رهبری نیز طی سالهای اخیر به برگزاری کرسیهای آزاد اندیشی اشاره و تأکید داشتهاند.
آسیبهای نقد و نقدپذیری در جامعه ما
سلطانیه اظهار کرد: البته که موضوع نقد در جامعه ما بسیار هم وجود دارد، اما اگر بخواهیم این مسئله را به نوعی آسیبشناسی کنیم باید بگویم که متأسفانه علیرغم وجود فرهنگ نقد در جامعه، ما شاهد رشد فراگیر در مسائل مختلف نیستیم، چرا که با وجود تأثیرات این موضوع یکی از آسیبهایی که وجود دارد این است که یک نگاه منفی به ناقد و نقاد وجود دارد، زیرا فردی که نقد میکند از نگاه نقد شونده، همیشه به عنوان یک انسان مغرض نه به عنوان کسی که صلاح او را میخواهد جلوهگری میکند.
وی یکی دیگر از آسیبهای موضوع نقد و نقدپذیری را عدم فراهم کردن یک نوع ضابطه برای این موضوع دانست و افزود: بدین منظور که همیشه از فرد نقاد توقع میرود که در کنار نقدی که انجام میدهد یک راهحلی هم برای موضوع نقد خود داشته باشد و طبیعتاً شاید نقد کردن کار سختی نباشد و البته نقد منطقی هم کار آسانی نباشد، اما فردی که منتقد به یک مسئله است قاعدتاً زمانیکه در حال نقد یک موضوع و یا فردی است، یعنی میتواند جایگاه فرهنگی و اجتماعی موضوع مورد بحث توسط نقدشونده را بر اساس معیارهای صحیح با وضعیت موجود و مطلوب جامعه بسنجد.
ناقد در مسئله نقد به چه مباحثی توجه داشته باشد
استادیار دانشگاه علوم اسلامی رضوی ادامه داد: در حقیقت فردی توانایی نقد کردن را دارد که میتواند وضعیت موجود و مطلوب جامعه را بر اساس پارامتر خاص و مورد نظر نقد شونده تحلیل کند، در این میان توقع انسان این است که او هم بتواند یک راه حل مناسبی را ارائه کند، چرا که به این شناخت و درک رسیده است.
وی افزود: بنابراین چون صرفاً در جامعه ایران بسیاری از نقدها تنها نقد است و راه حل مطلوب از دید و منظر ناقد مورد توجه قرار نمیگیرد، در این صورت ما شاهد هستیم که این نقد، تأثیرگذاری عمیق خود را از دست داده است و نه تنها بار مثبی به این نقد اضافه نشده بلکه باعث شده که فرد نقدشونده یک نوع نگاه منفی و مغرضانهای نسبت به فرد ناقد داشته باشد.
سلطانیه درباره تأثیر نقد بر برخی از افراد بیان کرد: در این میان شاید فردی این ویژگی را داشته باشد که وقتی نقد ناقد را میشنود ممکن است خللهایی که در رفتار و گفتارش باشد را برطرف کند، اما اگر در کنار نقدهایی که ما به عنوان یک فرد در جامعه انجام میدهیم، یک الگوی ایجابی به عنوان یک کارکرد مؤثر برای این مسئله وجود داشته باشد، قاعدتاً تأثیرگذاری آن هم بیشتر خواهد بود.
وی بیان کرد: از اینرو اگر این نقد در یک جامعه علمی و حتی در بین عوام شکل گیرد و ناقدان نیز تخصص لازم در این زمینه را داشته باشند حتماً باعث رشد فردی و اجتماعی خواهد شد، به ویژه اینکه اگر در جامعه علمی ما شاهد گسترش نقد بر اساس معیارهای درست باشیم در این صورت حتماً آثار و اندیشههای متفاوت و ماندگاری را شاهد خواهیم بود.
عضو هیئت علمی گروه علوم اجتماعی دانشگاه علوم اسلامی رضوی در ادامه تصریح کرد: این در حالی است که گاهی شاهد بودهایم که افراد سعی دارند در همه مسائل مداخلهای داشته باشند، یعنی اگر ما توانستیم تخصصی بودن مسئله نقد را به عنوان یک فرهنگ عامه تبدیل کنیم تا هر کسی که میخواهد نقد کند و نظری را ارائه دهد، بداند که باید در آن مسئله دارای تخصص باشد که در این صورت نیز ما شاهد فضایی رو به رشد و تغییر به سمت مثبت خواهیم بود.
سلطانیه اظهار کرد: حال شاید در اینجا این سؤال پیش آید که آیا عامه مردم حق مداخله در یک موضوع را ندارند؟ در پاسخ باید گفت که خیر اینگونه نیست، چرا که ممکن است فردی در خصوص یک موضوعی سؤالی داشته باشد که این برای همه وجود دارد و نیازی به این نیست که آن فرد تخصص لازم را در آن حیطه داشته باشد و از اینرو همه میتوانند سؤالات خود را درباره آن موضوع مطرح و در مقابل نیز پاسخ خود را دریافت کنند.
وی درباره این موضوع که نقد یک مسئله تخصصی، افزود: اما گاهی افراد در صدد هستند که یک موضوعی را نقد کنند که در این راستا این افراد باید توجه داشته باشند که نقد یک مسئله تخصصی است و زمانی میتوانند موضوعی را نقد کنند که در مبادی و مبانی آن موضوع تخصص لازم را داشته باشند و بتوانند به خوبی آن مسئله را تحلیل کند و وضعیت موجود و مطلوب جامعه را متصور شوند و بر همان اساس هم نقد خود را انجام دهند. این موضوع دقیقاً مصداق فرمایش یکی از امامان معصوم است که میفرمایند«خدا رحمت کند آن کسی را که میزان خود را میشناسد و از آن تجاوز نمیکند».
معاون فرهنگی سابق دانشگاه علوم اسلامی رضوی اظهار کرد: در حقیقت اگر بنا باشد که هرکسی هر حرفی را به عنوان نقد مطرح کند، به هیچ عنوان کار درستی نیست و قاعدتاً باید بر اساس مبانی دقیقی این مسئله شکل گیرد و متأسفانه شاید یکی از علل مثبت نبودن نگاه افراد به ناقدین همین موضوع باشد که بدون هیچگونه تخصص لازمی وارد این حطیه میشوند و همین امر باعث میشود که مانع بروز آثار و فوائد علمی و نوآوریهای جدیدی که میتواند به همراه داشته باشد؛ شود.
سلطانیه بیان کرد: از اینرو پایبند نبودن افراد به همین روشهای سهگانهای که طرح شد جزو مضرات این مسئله بشمار میرود.
نقد در جامعه امروز تا چه اندازه با آموزههای اسلامی ما منطبق است
وی با بیان اینکه نقد در جامعه امروز تا چه اندازه با آموزههای اسلامی ما منطبق است، گفت: امام صادق(ع) در این باره میفرمایند که محبوبترین افراد نزد من، آن است که عیب مرا به من تذکر دهد. بنابراین اگر این نقد، بجا و در حیطه خود باشد و همچنین به عنوان فرهنگ عامه تبدیل و یک معیار اجتماعی نیز برای آن تعیین شود، در این صورت این نقد میتواند پویایی و رشد فردی و اجتماعی یک جامعه و یک فرد را به همراه داشته باشد.
استادیار دانشگاه علوم اسلامی رضوی بیان کرد: اما اگر این نقد بر خلاف این امر باشد و موجب هتک حرمت و لگدمال کردن شخصیت فردی شود در این صورت این فرهنگ، فرهنگ مطلوبی نخواهد بود و قطعاً رشد فردی و جامعه را به همراه نخواهد داشت.
سلطانیه تأکید کرد: از اینرو نقدی که مورد تأکید و پذیرش دین مبین اسلام است، نقدی است که موجب تکامل و اصلاح فرد و جامعه شود و قاعدتاً اگر این مقوله بر مبنای اصول و روشهای صحیح خود در یک جامعه متداول شود، حتماً اثرات پایدار و ارزندهای را به دنبال خواهد داشت.
نقد و نقدپذیری از نگاه اسلام
وی بیان کرد: شاید در اینجا این سؤال مطرح شود که این معیارهایی که در اینجا به آنها اشاره شد از نگاه اسلام چگونه است؟ در پاسخ به این سؤال به آیه معروفی از قرآن کریم اشاره میکنم که خداوند میفرماید:«فَبَشِّرْ عِبَادِ، الَّذِينَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ؛ بشارت بده به بندگان من کسانی را که سخنان را میشوند و از بهترین سخن پیروی میکنند». منظور این آیه این است که خداوند به ما میگوید که شما باید صحت و سقم آنچه را که به عنوان نقد میشنوید، تشخیص دهید و گرنه صرف حرف زدن شاید کار سختی نباشد.
عضو هیئت علمی گروه علوم اجتماعی دانشگاه علوم اسلامی رضوی اضافه کرد: همچنین روایتی داریم که میگوید کسی که بناست نقد انجام دهد باید خودش بتواند به پیشنهادی که در کنار نقد مطرح میکند در ابتدا خود به آن پیشنهاد عمل کرده باشد و تنها بیان کننده آن حرف نباشد.
سلطانیه تأکید کرد: بنابراین یکی از نکات قابل تأمل از این دو آیه این است که زمانی یک شخص میتواند سخنان موجود را بشنود و ارزیابی کند که اولاً این قدرت این کار را داشته باشد و همان متخصصی باشد که در این گفتوگو به آن اشاره شد و ثانیاً بتواند درست را از نادرست نیز تشخیص دهد.
وی بیان کرد: فرزند امام صادق(ع) نیز میفرمایند که از واجبترین حقوق برادرت و یا کسی که در یک جامع با او زندگی میکنی این است که او را به سمت خوبیها رهنمون کنی و چیزی را که برای آخرتش مفید است را پنهان نداری.
استادیار دانشگاه علوم اسلامی رضوی عنوان کرد: در واقع این موارد خود، نشاندهنده این است که اولاً نقد کردن دیگران صرفاً نباید در لفظ باشد بلکه در عمل نیز باید ناقد به آنچه که میگوید عمل کند و دوماً اینکه بر اساس فرمایشات قرآن کریم و اهل بیت(ع) نقد باید به عنوان یک ارزش مطلوب در جامعه اسلامی بشمار رود.
سلطانیه با تأکید بر اینکه برخی از افراد ممکن است نسبت به ناقدین یک سری پیش فرضهایی داشته باشند که این پیش فرضها باید از اذهان عمومی کنار گذاشته شود، افزود: همچنین علاوه بر این موضوع نیز عواملی که باعث شکل گیری این پیش فرضها شده نیز باید شناسایی و ساماندهی شوند که در این صورت موضوع نقد و نقدپذیری دیگر صرفاً به موضوعات فردی و شخصی ختم نمیشود بلکه باید باید همه حوزهها و حیطههای سیاسی و اجتماعی را شامل شود.
وی در ادامه تصریح کرد: البته بر اساس چارچوبی که به آنها اشاره شد، اولاً نقد باید در راستای خیرخواهی و اصلاح باشد نه هتک حرمت و بی احترامی نسبت به یک فرد، دوماً ناقد باید نسبت به موضوعی که بناست نقد کند اشراف و تخصص کاملی برخوردار باشد و اینگونه نباشد که تنها حرفی را بزند و نکته سوم نیز اگر بناست که نقدی هم صورت گیرد این نقد باید به گونهای باشد که ناقد به آن نقدی که میکند، عمل کرده باشد و صرفاً در حد بیان نقد و یک سری نکات نباشد.
عضو هیئت علمی گروه علوم اجتماعی دانشگاه علوم اسلامی رضوی اظهار کرد: در واقع این سه مسئله روشهایی در جهت نقد و نقد پذیری هستند که همیشه باید از سوی ما به عنوان افرادی که در یک جامعه زندگی میکنیم و گاهی در منظر ناقد قرار میگیریم مورد توجه قرار گیرد.
سلطانیه در پایان تأکید کرد: بنابراین تا زمانیکه ما خودمان را پایبند به این سه مسئله بدانیم و هدفمان از نقد اصلاح و رد یک مسئله باشد، در این صورت ما شاهد اثرات مفید نقادی در یک جامعه خواهیم بود و در حقیقت این موضوع باید در جامعه ما به عنوان یک فرهنگ شکل گیرد و زمانیکه این فرهنگ ترویج پیدا کرد در این صورت هم آن نگاه منفی که به ناقد وجود دارد از اذهان عمومی پاک خواهد شد.