نسلکشی حقوقی با همدستی ابوظبی و تلآویو
به گزارش روابط عمومی دانشگاه علوم اسلامی رضوی، محسن اسدی موحد، کارشناس و پژوهشگر مسائل بین الملل، دانشجوی دکتری دانشگاه رضوی در یادداشتی برای خبرگزاری تسنیم پیرامون همدستی امارات و اسرائیل و بحران خونین سودان نوشت.
متن این یادداشت از قرار زیر است:
بیش از یک سال است که جمهوری سودان به صحنه فروپاشی کامل نظم حقوقی و انسانی تبدیل شده است. بحران خونین سودان که از آوریل 2023 آغاز شد، دیگر یک درگیری داخلی بر سر قدرت نیست؛ بلکه به صحنه جنگ نیابتی کثیفی تبدیل شده که در آن، منافع سودجویانه منطقهای و فرامنطقهای، جان میلیونها انسان را به مسلخ برده است.
واقعه اخیر در الفاشر و تکرار کابوس دارفور، نه یک اقدام نظامی، بلکه اجرای یک سناریوی از پیش طراحی شده برای تجزیه سودان، غارت منابع آن (بهویژه طلا) و تضعیف حاکمیت ملی این کشور مسلمان است. بحران سودان، یک "جنگ نیابتی حقوقی" است که در آن، مشروعیت، حاکمیت ملی و جان انسانها، ابزار معامله برای اهداف اقتصادی و امنیتی منطقهای شده است.
نقض مبانی حقوقی
RSF و گناهکاران اساسنامه رم از منظر حقوق بینالملل بشردوستانه (IHL)، اقدامات نیروهای واکنش سریع (RSF) به فرماندهی محمد حمدان دقلو مصادیق بارز و محرز "جنایات بینالمللی" هستند که فراتر از هرگونه توجیه نظامی قرار میگیرند. این گروه که میراثدار شبهنظامیان جنجاوید هستند، متهم به ارتکاب جنایت علیه بشریت و پاکسازی قومی هدفمند هستند.
جنایت علیه بشریت و نسلکشی
حملات گسترده و سیستماتیک RSF علیه جمعیت غیرنظامی، از جمله قتل، تجاوز، به بردگی گرفتن و آوارگی اجباری، دقیقاً منطبق بر ماده 7 اساسنامه رم است. حمله وحشیانه به شهرها، قتلعام صدها غیرنظامی در مکانهای درمانی مانند بیمارستانها، و ایجاد قحطی ساختگی از طریق جلوگیری از کمکهای بشردوستانه، نقض آشکار و فاحش کنوانسیونهای ژنو است. گزارشهای موثق ثابت میکند که این حملات نه یک استثنا، بلکه یک سیاست عملیاتی بودهاند. با توجه به تمرکز حملات در دارفور بر گروههای قومی خاص (مانند قوم ماسالیت) و شواهد قوی مبنی بر قصد ویژه (Mens Rea) برای نابودی تمام یا بخشی از این گروهها، اتهام نسلکشی جدیترین مسئولیتی است که متوجه فرماندهان RSF است. این اقدامات، تداوم و تکرار هشدارهای کنوانسیون پیشگیری و مجازات نسلکشی (CPPCG) در سال 1948 است.
مسئولیت حمایت (R2P) و قصور وجدان جهانی
در چارچوب دکترین مسئولیت حمایت (R2P)، وقتی دولت اولیه در حمایت از مردم خود در برابر جنایات فجیع ناتوان است، این مسئولیت به جامعه بینالمللی منتقل میشود. جامعه بینالملل در قبال سودان بهطور کامل در اجرای «R2P» شکست خورده است. سکوت و انفعال شورای امنیت در قبال کشتار و پاکسازی قومی، نه تنها قصور سیاسی، بلکه بیزاری آشکار از وجدان جهانی و زیر پا گذاشتن مبانی اصلی منشور ملل متحد است. در حالی که هزاران نفر کشته و میلیونها نفر آواره شدهاند، شورای امنیت به دلیل منافع متناقض قدرتهای بزرگ، عملاً فلج شده و تنها به صدور بیانیههایی بیاثر بسنده میکند.
دکترین دخالت و مسئولیت کیفری دول ثالث
بحران سودان از یک اختلاف داخلی به یک مسئله حقوقی بینالمللی تبدیل شده، زیرا شواهد مستند از دخالتهای خارجی، بهویژه از سوی امارات متحده عربی و رژیم صهیونیستی، وجود دارد.از منظر حقوقی، این دخالتها، مسئولیّت بینالمللی دولتی را برای حامیان RSF ایجاد میکند، بحران سودان شاید ریشه در داخل دارد، اما مطمئنا سوخت اصلی آن توسط این دو بازیگر اصلی منطقهای و فرامنطقهای تأمین میشود.
شواهد فزایندهای نشان میدهد که امارات متحده عربی، حامی اصلی مالی و لجستیکی RSF است. انگیزه اصلی این حمایت، طمع سیریناپذیر بر معادن طلای دارفور است. تأمین لجستیکی و نظامی RSF توسط امارات، نقض صریح ماده 2(4) منشور ملل متحد (منع توسل به زور و تهدید به آن) و اصل "عدم مداخله" در امور داخلی یک دولت مستقل است.
بر اساس «مواد کمیسیون حقوق بینالملل درباره مسئولیت بینالمللی دولتها (ARSIWA)»، چنانچه یک دولت (امارات) به نهاد شورشی (RSF) در ارتکاب عمل متخلفانه بینالمللی (جنایت جنگی و نسلکشی) مساعدت کند، مسئولیت حقوقی و سیاسی متوجه آن خواهد بود. امارات از طریق شبکهای پیچیده و پنهانی، از جمله مسیرهای هوایی از طریق چاد و لیبی، به طور مستمر پهپادهای پیشرفته، سلاحهای سنگین، و تجهیزات نظامی برای RSF ارسال میکند.
ابوظبی با تبدیل «طلا در برابر خون» به یک معادله جدید ژئوپلیتیک، عملاً در جنایات نسلکشی در سودان شریک جرم است و باید در دیوان بینالمللی دادگستری و دادگاه کیفری بینالمللی پاسخگو باشد.
همکاری اسرائیل و آشوب پایدار
رژیم صهیونیستی نیز با هدف تضعیف حاکمیت مرکزی سودان و نفوذ در شاخ آفریقا، از حامیان کلیدی RSF بوده است. گزارشها حاکی از ارائه تجهیزات جاسوسی پیشرفته و فناوریهای نظامی از سوی موساد به RSF است که این نیروها را قادر ساخت تا از ارتش ملی سودان استقلال اطلاعاتی پیدا کنند. این همکاری اطلاعاتی، نشاندهنده یک اتحاد شوم و ضدحاکمیتی است که هدف آن ایجاد آشوب پایدار در محیط ژئوپلیتیک دریای سرخ و آفریقا است؛ آشوبی که حاکمیت مرکزی سودان را تضعیف کرده و در نهایت مسیر عادیسازی اجباری را هموار میسازد. سودان در حال تبدیل شدن به یک قربانی دیگر در پروژه سلطه رژیم صهیونیستی بر منطقه است.
موضع اصولی ایران؛ سد مقاومت در برابر تجزیه
در این منظومه بحرانی، موضع اصولی جمهوری اسلامی ایران، بر اساس احترام به اصل حاکمیت ملی (Sovereignty) و تمامیت ارضی سودان تعریف میشود. دیدگاه ایران، که برگرفته از تجربه تاریخی مقابله با جنگهای نیابتی در منطقه است، بر این تأکید دارد که ریشه اصلی این بحران، مداخلات خارجی است.
پشتیبانی از نهاد قانونی
حمایت ایران از نیروهای مسلح سودان (SAF) به رهبری ژنرال البرهان، نه یک دخالت، بلکه پشتیبانی از نهاد قانونی است که در حال مبارزه با یک گروه شورشی مورد حمایت قدرتهای خارجی است. تهران هرگونه تلاش برای تجزیه سودان یا تغییر اجباری دولت مرکزی را محکوم میکند. ایران معتقد است که حفظ یکپارچگی سرزمینی سودان، سدی محکم در برابر طرحهای تجزیهطلبانه رژیم صهیونیستی و متحدان منطقهای آن است.
استراتژی محور مقاومت
حمایت ایران از ارتش ملی سودان، بخشی از استراتژی گستردهتر محور مقاومت برای مقابله با نفوذ آمریکا، رژیم صهیونیستی و امارات در منطقه است. ایران بر این باور است که نفوذ RSF، نه تنها سودان، بلکه امنیت دریای سرخ و کل آفریقای شمالی را به خطر میاندازد. ازسرگیری روابط دیپلماتیک بین تهران و خارطوم و همکاریهای دفاعی، یک گام استراتژیک برای تقویت مقاومت سودان در برابر فشارهای خارجی تلقی میشود. تنها با قطع کامل منابع تسلیحاتی و مالی خارجی از RSF و تقویت دولت مرکزی، میتوان راهحل سیاسی سودانی-سودانی را برای پایان دادن به این نسلکشی حقوقی محقق ساخت.
فراخوان حقوقی
زمان پاسخگویی و اقدام فوری بحران سودان یک سند تاریخی از بیمسئولیتی اخلاقی و حقوقی در قرن بیست و یکم است. از دیوان کیفری بینالمللی (ICC) انتظار میرود که فراتر از صدور حکم جلب برای فرماندهان میدانی، پروندهای برای مسئولیت کیفری دولتی حامیان اصلی RSF گشوده شود. برای توقف این فاجعه، نهادهای بینالمللی باید اعمال فوری تحریمهای سختگیرانه تسلیحاتی و مالی بر امارات به دلیل نقض قواعد IHL و کمک به جنایات بینالمللی،به رسمیت شناختن RSF بهعنوان یک گروه تروریستی بینالمللی توسط شورای امنیت، تسهیل کمکهای ایران و متحدانش برای تقویت توانایی دولت سودان در دفاع از غیرنظامیان را مورد توجه قرار دهند.
جنگ سودان آزمونی برای وجدان جهانی و نشانهای از فروپاشی نظام حقوق بینالملل است. تا زمانی که بازیگران خارجی، بهویژه امارات متحده عربی و رژیم صهیونیستی، دست از حمایت مالی و تسلیحاتی نیروهای جنایتکار RSF برندارند، حمام خون در دارفور و دیگر مناطق سودان متوقف نخواهد شد. وظیفه همه دولتهای مستقل، بهویژه کشورهای اسلامی، آن است که ضمن فشار دیپلماتیک همهجانبه بر حامیان RSF، از دولت قانونی سودان در مبارزه برای حفظ حاکمیت ملی و امنیت مردم خود حمایت کنند. سودان به تنهایی نباید قربانی طمع منطقهای و توطئههای ژئوپلیتیک محور شرارت شود. سکوت امروز، جنایتی است که تاریخ آن را نخواهد بخشید.
محسن اسدی موحد، دکتری حقوق بین الملل دانشگاه علوم اسلامی رضوی