عبادت، شاهراه رسیدن به اوج انسانیت
به گزارش روابط عمومی دانشگاه علوم اسلامی رضوی، حجتالاسلام والمسلمین دکتر محسن جهانگیری، رئیس دانشگاه رضوی در گفت و گو با روزنامه قدس به این پرسش که آیا تلاش برای بقا و کسب موفقیتهای مادی، پاسخگوی نیازهای عمیقتر وجودی انسان است؟ پاسخ می دهد.
متن این گفت و گو از قرار زیر است:
آیا تلاش برای بقا و کسب موفقیتهای مادی، پاسخگوی نیازهای عمیقتر وجودی انسان است؟ به نظر میرسد در پس این تلاشها، میل فطری به کمال و تعالی، همواره ما را به سوی افقهای والاتری رهنمون میکند. اما چگونه میتوان این میل ذاتی را به راه صحیح هدایت کرد و به سعادت حقیقی دست یافت؟
برای بررسی این پرسش بنیادین، به سراغ حجتالاسلام والمسلمین دکتر محسن جهانگیری، رئیس دانشگاه رضوی رفتیم تا با بهرهگیری از دیدگاههای ایشان، ابعاد مختلف این مسیر را واکاوی کنیم.
فطرت کمالجو؛ شاهراه عبودیت و صراط مستقیم
دکتر جهانگیری در تشریح جوهره وجودی انسان، بیان میکند: انسان فطرتاً و بر اساس خلقت خدای متعال، موجودی است که همواره در پی کمال و بهترین و شاخصترین مراتب سعادت است و قله هر موفقیتی را دنبال میکند. این روحیه ذاتی که برحسب خلقت و فطرت به او داده شده، با نیروی خدادادی عقل تقویت میشود؛ به این معنا که عقل نیز تأیید میکند انسان اگر میتواند، باید با بهرهگیری از امکانات و استعدادهای الهی خود، برای رسیدن به قلههای بالاتر تلاش بسیار کند، زیرا بسنده کردن و اکتفا به مراتب پایین با فطرت و عقل آدمی سازگاری ندارد. او اظهار میکند: در مقابل، جنبه حیوانی، انسان را به عدم تلاش و دنبال کردن لذتهای زودگذر زندگی دعوت میکند. بنابراین، اگر انسان در پی کمال باشد، با قدرت تفکر و اندیشهای که خداوند به او عطا فرموده و با راهنمایی عقل که همچون پیامبری باطنی است، طبیعتاً بهترین راه و کوتاهترین مسیرها را برای رسیدن به کمال انتخاب خواهد کرد.
ایشان میافزاید: همان طور که در علم ریاضی، خط مستقیم کوتاهترین راه بین دو نقطه عنوان شده است، در معارف دینی نیز برای رسیدن به کمال، یک برنامه معین شده و نماز برای ما مقرر شده تا روزی ۱۰مرتبه از خدای متعال «اهدنا الصراط المستقیم» (ما را به راه راست هدایت فرما) را درخواست کنیم. صراط مستقیم، کوتاهترین و مطمئنترین مسیر است که مطابق با توانمندیها، استعدادها و قوتی است که خدای متعال در وجود ما قرار داده و تکرار دستکم ۱۰ باره این درخواست، حاکی از اهمیت فوقالعاده آن است. او سپس با طرح این پرسش که صراط مستقیم چیست، به آیه ۶۱ سوره مبارکه یاسین اشاره میکند که خدای متعال خطاب به مردمی که فریب خورده و راه دیگری رفتهاند، یادآوری میکند: «وَأَنِ اعبُدُونِی هذَا صِرَاط مُّستَقِیم» (و من را بپرستید که این راه راست است). بنابراین صراط مستقیم در تعریف قرآن، عبادت خداست و تنها راهی بوده که از همه کوتاهتر و به مطلوب نزدیکتر و مهمتر است. او خاطرنشان میکند: اگر در مسیر عبادت خدای متعال باشیم، در راه رشد و رسیدن به کمال و دست یافتن به اهدافی قرار گرفتهایم که به حسب اسباب ظاهری قابل تحصیل نیستند.
اسوه حسنه: پیامبر(ص) در قله عبودیت
ایشان با تأکید بر اهمیت الگوپذیری در مسیر کمال، بیان میکند: خداوند متعال نمونههای بسیاری را در عالم هستی برای الگوگیری انسان خلق کرده است که در صدر همه آنها پیامبر عزیز اسلام(ص) قرار دارد، چنان که فرمود: «و لکم فی رسول الله اسوه حسنه» (سوره احزاب، آیه ۲۱). اما چرا پیامبر رحمت بهترین الگو معرفی شده است؟ در توضیح این نکته، با اشاره به تعبیر رهبر معظم انقلاب که ما از درک و فهم مقامات، کمالات و افتخارات پیامبر(ص) عاجزیم، بهترین کمال را در مقام عبودیت میدانیم. همچنان که در تشهد نماز نیز میگوییم: «اشهد ان محمدا عبده و رسوله» که نشان میدهد مقام عبودیت سرچشمه رسالت است و حتی قابل مقایسه با مقام رسالت نیست؛ اگر این مقام برای پیامبر(ص) حاصل نمیشد، رسالت نیز برای او میسر نبود. بنابراین، بالاترین مقامات، مقام عبودیت است که در آیه «و ان اعبدونی هذا صراط مستقیم» (سوره یاسین، آیه ۶۱) نیز به آن اشاره شده است.
دکتر جهانگیری با تأکید بر مسئولیت هدایت و تربیت دیگران، خاطرنشان میکند: باید کوشش کنیم در این مسیر حرکت کرده و با توجه به اینکه هدایت و تربیت برخی از انسانها بر عهده ما قرار گرفته، شایسته است ابتدا خودمان در این مسیر قرار بگیریم و اسوه حسنه را مد نظر داشته باشیم. نباید به تلاش اندک خویش قانع باشیم و بسنده کنیم بلکه همانند کسی که دامنه کوهی را به سمت قله طی میکند و هر لحظه بالاتر میرود و چشمانداز بهتری مییابد، باید همچنان تلاش کنیم به هدف نهایی که قله است، برسیم. اسوه حسنه ما پیامبر اکرم(ص) است که عقل حکم میکند بهترین کمال ایشان را در نظر بگیریم تا دورترین افقهای قابل تحصیل برای یک انسان را بدست آوریم. او بهترین کمال را عبودیت و بندگی میداند که از طریق آن میتوانیم بر کسانی که نظارهگر ما هستند و ممکن است کمال را نشناخته یا راه درست را ندانند، تأثیرگذار باشیم. از آنجایی که انسان ذاتاً کمالجو است، حتی ظالمترین و خبیثترین انسانها نظیر ترامپ و نتانیاهوی ملعون نیز از تعریف و تمجید (با وجود نداشتن آن کمال) خوششان میآید. بنابراین، کسانی که به عنوان امانت به دست ما سپرده شدهاند تا تعلیم و تربیتشان را پیگیری کنیم نیز کمالجو و دنبال پیشرفت هستند، اما ممکن است راه را اشتباه رفته یا راهزنان، مسیر دیگری به آنها نشان داده باشند. اگر میخواهیم به وظیفه خود عمل کنیم، ابتدا باید عنصر عبودیت پروردگار را در خود پیاده کرده و رشد دهیم؛ به هر مقدار که در این مسیر حرکت کنیم، به همان اندازه میتوانیم تأثیرگذار باشیم.
تسبیحات اربعه؛ تجلی تنزیه و حمد الهی
ایشان با اشاره به اهمیت باطن در تربیت، تصریح میکند: اگر ظاهری آراسته اما باطنی ناخواسته و ناکارآمد باشد، صرفاً با کلام و گذراندن چند واحد آموزشی و درسی به جایی نخواهیم رسید. این امر، وظیفهای انسانی و رسالتی الهی است. باید عوامل موفقیت را تقویت و آفات را از خود دور کرد، همچنین باید نتایج سالها ممارست با نوجوانان، جوانان و عزیزان را بررسی کرد تا علل کامیابی یا عدم آن را دریافت.
این کارشناس دینی در ادامه به طریقه صحیح عبودیت پروردگار اشاره کرده و یادآور میشود: دین مبین اسلام بر تکرار اذکار شریفه در قالبهای مختلف از جمله نمازهای یومیه و خاص که شامل تسبیحات اربعه است، تأکید فراوان دارد. این اذکار شریف شامل چهار صفت اساسی خداوند متعال است. او توضیح میدهد: اگر این تسبیحات با توجه قلبی ادا شوند، عبودیتی خاص و رشددهنده را در وجود انسان محقق میکند که حتی میتواند دیگران را در این مسیر همراه کند. «سبحانالله» به معنای منزه بودن خداوند از هر گونه عیب، نقص، کاستی یا ناروایی در ذات اقدس او است. هیچ یک از ناملایمات و گرفتاریهای روزگار را نمیتوان به خداوند نسبت داد؛ چرا که او مبرا و فیض مطلق است و آنچه از او صادر میشود تنها فیوضات الهی است و هیچ بدی و شری در ناحیه پروردگار متعال وجود ندارد. اما گاهی انسان به این حقیقت توجه نمیکند و نارساییها، کاستیها و عدم تفکر و تلاش خود را به خدا نسبت میدهد و گرفتاریهایش را از جانب او میداند، در حالی که این گونه نیست. وقتی سبحانالله را به طور مطلق ذکر میکنیم، حق نداریم هیچ گونه نارسایی و ناملایمتی را به خدا نسبت دهیم. اگر این باور در وجود انسان تمرین شود و صرفاً لقلقه زبان نباشد، خداوند در مسیر زندگی، امتحانات متعددی پیش رویش قرار میدهد تا میزان باور و استقامت او را بسنجد.دکتر جهانگیری سپس به مفهوم «الحمدلله» پرداخته و میگوید: «الف لام استغراق» در کلمه حمد، یعنی تمامی محامد، خوبیها و ستایشها از آن خداست و هر آنچه از بلاها از ما دور شده، به دست او بوده است. امام صادق(ع) در روایتی میفرماید: «الحمدلله» یعنی بنده بفهمد هر چه از نعمتها، توانمندیها و خوبیها به او داده شده از خداست و هر چه بلاها از او دور شده، از سوی خداست.
توحید عملی؛ دژ بندگی و عدالت الهی
این استاد حوزه و دانشگاه با نقد باورهای نادرست درباره قدرت الهی و تبیین توحید عملی، عقیده غلط بسته بودن دست خدا پس از خلقت را باطل میداند. او تأکید میکند: خداوند هر لحظه در همه امور فعال و دخیل است؛ چه در نعمتها و چه در دفع بلاها. قرآن کریم نیز با آیه «غلّت ایدیهم بل یداه مبسوطتان» (مائده، ۶۴) بر فعال مایشاء بودن او صحه میگذارد. عبودیت حقیقی و شکرگزاری مستلزم پاسخگویی عملی به این نعمتهاست. امتحانات الهی برای پرورش انسان و عمق بخشیدن به عبودیت است تا صرفاً لقلقه زبان نباشد؛ استقامت در عمل نیز نشان ایمان به گفتار است. معنای
«لا اله الا الله» نفی هر مؤثری جز خداست. بنابراین برای کمالات و در مواجهه با مشکلات باید به تنها مؤثر حقیقی یعنی خدا پناه برد.ایشان با استناد به روایت سلسله الذهب از امام رضا(ع) که «لا اله الا الله» را حصن و دژ الهی میداند، اظهار میکند: انسان زمانی از حصن استفاده میکند که در معرض خطرات و حوادث قرار گیرد؛ اما کدام لحظه از عمر ماست که در معرض خطرات فکری، روحی، مادی و فیزیکی نباشیم؟ بنابراین، تنها حصن و دژی که میتواند انسان را از همه این خطرات حفظ کند، لا اله الا الله است.
این استاد حوزه و دانشگاه با تبیین آخرین رکن تسبیحات اربعه، یعنی «اللهاکبر» میافزاید: این ذکر به معنای بزرگتر بودن خدا از چیزی خاص نیست، بلکه با استناد به اهل بیت(ع)، به معنای «الله اکبر ان یوصف» (خدا بزرگتر از آن است که توصیف شود) است. مخلوقات حتی اولیای خدا که میگویند «ما عرفناک حق معرفتک» قادر به درک کامل خالق نیستند. لذا، با این معرفت که هیچ چیز ارزش خدا و جایگزینی او را ندارد، باید در مسیر بندگی حرکت کرد و در عمل به گفتار ایمان داشت.
دکتر جهانگیری در جمعبندی مباحث و تأکید بر عدالت الهی، خاطرنشان میکند: امیرمؤمنان علی(ع) حتی برای مالکیت افلاک، یک پوست جو را به ظلم از دهان مورچه نمیگیرد. چگونه چیزی را که خدا نمیپسندد، به بهای دنیا بدست میآوریم؟ هیچ چیز ارزش جایگزینی با خدا را ندارد. لذا تعمق در تسبیحات اربعه، هم برای خود انسان سازنده است و هم بر تربیت عیالات مؤثر. این مسیر عبودیت و معرفت، راهی برای رسیدن به سعادت و ایفای رسالت الهی در تربیت خود و دیگران، با تکیه بر توحید عملی و عدالت است.