محسن اسدی موحد دانشجوی کارشناسی علوم قرآنی و حدیث دانشگاه علوم اسلامی رضوی و یکی از جوان ترین مبلغان عرصه بین الملل از تجربیات خود در تبلیغ می گوید
۱۳۹۶-۱۱-۲۳
تبلیغ در قاره سیاه؛ گفتگو با جوان ترین مبلغ بین الملل دانشگاه علوم اسلامی رضوی
تهیه و تنظیم: روابط عمومی دانشگاه علوم اسلامی رضوی
اشاره
ماجرا به سال 72 برمی گردد. جوان قصه ما سه ماه بیشتر نداشت که پدرش به عنوان مبلغ زبان دان به همراه چند نفر از طلاب دانشگاه علوم اسلامی رضوی به قاره سیاه اعزام می شود. بعد از سالها آموزش فقه و اصول و زبان خارجی دانشگاه علوم اسلامی رضوی ازسال 1369 تعدادی از طلاب زبان دان خود را برای عرصه تبلیغ در سطح بین الملل به قاره ای بکر از حیث تبلیغ اسلام اعزام می نماید و این اعزام تا چند سال بعد ادامه پیدا می کند و تعدادی از طلاب که دغدغه تبلیغ بیشتری دارند در همین حوزه تبلیغی ماندگار می شوند.
محسن اسدی موحد که هم اکنون دانشجوی کارشناسی علوم قرآنی و حدیث دانشگاه علوم اسلامی رضوی است 16 سال از 18 سال اول عمر خود را در همین رفت و آمدهای پدر در خارج از کشور گذرانیده است و عملاً مجبور بوده صبح در مدارس بومی کشورهای افریقایی محل مأموریت پدر و بعد از ظهر تحت تعلیم پدر که طلبه ورودی 64 دانشگاه رضوی بود بگذراند.
سال 91 در فرآیندی سخت هم دیپلم خارجی, و هم دیپلم ایرانی را می گیرد و در همین فضا در آزمون دانشگاه علوم اسلامی رضوی شرکت می کند و پا جای پای پدر می گذارد. تسلط به زبان به همراه دروس حوزوی و دانشگاهی دانشگاه علوم اسلامی رضوی اندکی زودتر از سایر طلاب او را رهسپار سفرهای تبلیغی به قاره سیاه می کند و به گفته آشنایان قدیمی وی در زامبیا حالا «ابن الشیخ» جای «شیخ» را می گیرد.
به گفته این مبلغ جوان با توجه به تغییر رویکرد آستان قدس رضوی در تبلیغ بین الملل،بهتر است مسئولان دانشگاه از همان ابتدا دانشجویانی را که علاقه مند به عرصه تبلیغ بین الملل هستند را زیر پر و بال خود بگیرند و از همین الان ایشان را آماده فعالیت در عرصه بین الملل نمایند.
به گفته وی برای تبلیغ در عرصه بین الملل صرفاً نیاز به اعزام نیست بلکه در همین حرم مطهر امام رضا(ع) و حتی فضای مجازی می توان این زمینه فعالیت دینی را تجربه کرد.
گفتگوی ما بنا بود خیلی کوتاه تر باشد که آن قدر شیرین و دارای نکات مهم برای علاقه مندان به تبلیغ بین الملل بود که کمی طولانی شد. با ما همراه باشید:
سوال: جناب آقای اسدی الحمدلله امسال سال پرباری از حیث تبلیغ بین الملل برای دانشجویان دانشگاه بود و باخبر شدیم حداقل سه نفر از دانشجویان دانشگاه برای تبلیغ به خارج از کشور اعزام شدند برای شروع از تجربه امسال خودتان بگویید:
جواب: اگر صادقانه بخواهم بگویم سال گذشته هم بنده برای تبلیغ به خارج از کشور رفتم منتها امسال دانشگاه بهتر پای کار آمد و به نوعی حضور بچه های زباندان برای تبلیغ تسهیل شد و یکی از دوستان دوره کارشناسی به هند و یکی هم به اوگاندا اعزام شد. سال گذشته به دلیل حضور پدر بنده در سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی بنده موفق شدم اولین تجربه تبلیغی خود را در تانزانیا کسب کنم و امسال هم دو سفر در راستای کسب تجربه به ایتالیا و تونس داشتم و سفر اصلی که فکر کنم مورد سؤال شما باشد سفر ماه محرم به زامبیا بود.
سوال: به نظرتان سفر تبلیغی برای دانشجوی کارشناسی کمی زود نیست؟
جواب: بستگی دارد از چه زاویه ای به قضیه نگاه کنید. خوب بنده از سه ماهگی درگیر سفرهای تبلیغی پدرم شده بودم و طبیعتاً با گوشت و پوست و خون این فضا را درک کرده بودم. نظر پدرم این بود که همانطور که ایشان برای مردم الگو هستند مادرم هم برای همسران مخاطبان و ما بچه ها هم برای بچه های آنها باید الگو باشیم لذا از همان ابتدا بر حضور همه ما در فعالیتهای تبلیغی و مشخصاً پای منبر تأکید می شد.
من هم از همان سالهای کودکی و نوجوانی به همین فضا علاقه مند شده بودم و دنبال راهی برای رسیدن به این هدف می گشتم. با راهنمایی های پدر بهترین گزینه را برای تحصیل نه در دانشگاه های داخل و خارج از کشور و نه در حوزه های علمیه بلکه در مکانی که هر دو جنبه را به طور کامل داشت یعنی دانشگاه علوم اسلامی رضوی می یافتم.
سؤال: یعنی دانشگاهی مانند دانشگاه امام صادق(ع) یا مدارس علمیه قم را مناسب برای این هدف نمی دیدید؟
جواب: تحقیقی که کرده بودم در دانشگاه امام صادق(ع) علی رغم اهتمام به زبان خارجی، فضای آکادمیک به فضای حوزوی غلبه داشت و در حوزه هم عمدتاً به زبان خارجی بی مهری می شد و به نظرم رسید با توجه به تجربه پدر در دانشگاه علوم اسلامی رضوی حق دروس حوزه ضایع نمی شد بلکه اهتمام فراوانی به آن می شد و در بحث زبان هم مشکلی نبود. بماند که خود فضای بین الملل حرم مطهر امام رضا(ع) نیز که بعداً به آن اشاره خواهم کرد بحث زبان و ارتباط تبلیغی را تقویت می کرد. همچنین در عمل هم با توجه به تجربه تبلیغ بین الملل اساتید دانشگاه ما که از دانش آموختگان دانشگاه بودند نیز مؤید نظر قبلی پدر بود. همچنین قبلاً تأثیر فعالیت دانش آموختگان دانشگاه علوم اسلامی رضوی را در بعثه مقام معظم رهبری در ایام حج را شنیده و البته در افریقا دیده بودم. داخل پرانتز تفاوت طلبه های حوزه علمیه قم با مشهد و مشخصاً دانشگاه رضوی را هم در فضای افریقا کاملاً برایم ملموس بود، لذا در کل با هدف ورود به رشته علوم قرآنی و حدیث که نزدیک ترین رشته از حیث تبلیغی به نظرم می آمد در آزمون اختصاصی دانشگاه شرکت کردم.
سؤال: خوب در اول بحث فرمودید از سه ماهگی درگیر سفرهای خارجی پدر شدید. در تحصیل در دانشگاه رضوی با این حجم درسی به مشکل نخوردید؟
راستش را بخواهید بله. خوب من چه از حیث زبان و چه از حیث امکانات فضای دیگری را تجربه کرده بودم و با محیط طلبگی آشنایی چندانی نداشتم. پدر از امکانات دانشگاه خیلی تعریف کرده بود و بعد که آمدم دیدم گرچه به نسبت سایر دانشگاه ها و مدارس علمیه امکانات دانشگاه امکانات خوبی است ولی تصور من آن تصور نبود. همچنین در بحث نوشتاری با اینکه پدر و مادر در بعد از ظهرها برای آموزش زبان فارسی برای من وقت می گذاشتند ولی اوایل که به دانشگاه رضوی آمده بودم چاره ای جز نوشتن مطالب به صورت فینگلیش نداشتم.
سؤال: یعنی از حضور در دانشگاه پشیمان شدید؟
خوب من برای اهداف بالاتری آمده بودم و همان اوایل مثل دیگر دانشجویان دانشگاه به حضرت رضا(ع) پناه بردم و با حضرت درد و دل ها کردم و گفتم من به امیدی اینجا آمده ام. خدا را شکر مسائل یکی یکی حل شد.
سوال: درسها هم به دردتان خورد؟
بله بسیاری از دروس فقه، اصول، تفسیر، کلام، منطق، احکام کاربردی، تاریخ و خیلی از دروس که هم کلاسی ها از کثرت آنها به دانشگاه گله می کنند به درد این کار می خورند البته بعضی های آن هم بدون تعارف به درد کار تبلیغ حداقل برای بنده نخوردند.
سوال: خوب فرمودید وارد دانشگاه شدید در دانشگاه چطور پیش رفتید؟
خوب در درجه اول درسها را مطابق برنامه دانشگاه باید پیش می بردم همچنین باید حجم دروس چه حوزوی و چه دانشگاهی نباید من را از اهداف تبلیغ در سطح بین الملل دور می کرد لذا باید ارتباط خود را با مسلمانان خارج از کشور حفظ می کردم بهترین راه که فکر می کنم برای دانشجویان دانشگاه علوم اسلامی رضوی بیش از دانشجویان دیگر دانشگاه و حتی طلاب دیگر مدارس فراهم است حضور در حرم مطهر رضوی و وجود زائران غیر ایرانی است. لذا به صورت افتخاری با بخش بین الملل حرم همکاری داشتم. این را باید در نظر داشته باشید که با وجود حضور سالها در خارج از کشور نگرش مردم سال به سال عوض می شود و باید ارتباط با خارج از ایران حفظ می شد که خدمت در بخش بین الملل این خوبی را داشت.
از سه سال پیش که معمم شدم به عنوان کارشناس مذهبی به زبان انگلیسی فعالیتم در حرم مطهر تقویت شد و وارد بحث پاسخگویی به شبهات مسلمانها و غیر مسلمانها و در نهایت وارد تبلیغ در فضای مجازی به زبان انگلیسی شدم.
دوستان علاقه مند به این حوزه در نظر داشته باشند که تبلیغ بین الملل صرفاً حضور در یک کشور خارجی نیست و همین فضای مجازی به خوبی می تواند این فضا را برای طلاب علاقه مند فراهم آورد. بماند که خود همین حرم مطهر امام رضا(ع) نیز برکات زیادی در این حوزه برای مبلغ بین الملل به همراه دارد.
سؤال: برگردیم به بحث تبلیغ, فرمودید سال گذشته برای تبلیغ به تانزانیا رفتید در این خصوص بیشتر توضیح بدهید.
سال 95 نزدیک 35 روز به تانزانیا رفتم. تانزانیا یکی از کشورهایی است که ایرانیها از قدیم الایام در آن کشور حضور داشتند و آن قدر قرابت دینی و فرهنگی در آنجا زیاد است که چه بسا احساس غربت نمی کنند. حجت الاسلام باقری از دانش آموختگان دانشگاه هم در آنجا رایزن فرهنگی است و هم من را خوب می شناخت و هم سطح علمی بنده را لذا مشکلات خیلی از مبلغین را به مدد حضور ایشان نداشتم مثلاً اینکه کجا برنامه فرهنگی مذهبی هماهنگ شده و فضا چطور است را ایشان به بنده انتقال می داد لذا تجربه اول تجربه خوبی بود.
در تبلیغ در عرصه بین الملل حامی مبلغ خیلی مهم است و خیلی وقتها به دلیل همین موضوع مبلغان اعزامی به مشکل می خورند. همچنین شناخت از مردم منطقه خیلی مهم است و بنده به دلیل سالها زندگی کردن در این کشورها خدا را شکر تجربه اول را به خوبی پشت سر گذاشتم. نکته دیگر اینکه در سالها حضور در این کشور و تحصیل در مدارس رسمی آنجا موجب شده بود که دوستان هم کلاسی قدیمی را باز ببینم و این بر غنای این سفر می افزود چرا که از همان پتانسیل بومی به خوبی می شد در بحث تبلیغ و حضور در منطقه استفاده کرد.
در این سفر هم برای خانمها در قالب حوزه علمیه خواهران آنجا برنامه حول محور عاشورای سیدالشهدا(ع) داشتیم و در مجتمع حضرت ولی عصر(عج) که مجتمع آموزشی مربوط به شیعیان و در 80 کیلومتری پایتخت است و از ابتدایی تا دبیرستان با امکانات شبانه روزی و خوابگاهی فعالیت آموزشی و فرهنگی دارد برای بچه ها برنامه داشتم.
سؤال: سفر تونس و ایتالیا چطور؟
این دو سفر بیشتر علمی مطالعاتی و برای کسب تجربه بود و تبلیغی به آن معنا محسوب نمی شد. در ایتالیا حدود سه مرتبه به واتیکان رفتم و حتی مثلاً برای اینکه ببینم از چه روش و استدلالی برای اثبات خدا استفاده می کنند به کیوسک اعتراف رفتم. جالب اینجا بود که طرف گفت بعضی حرفهای شما شبیه منطق مسلمانان است و بحث کشید به اوضاع ایران و برخورد جمهوری اسلامی با اقلیتهای مذهبی که این سؤالات بیشتر ناشی از فضای رسانه ای غرب علیه ایران بود.
در واتیکان بیشتر فضا مبتنی بر دیدن و کسب تجربه بود. جالب اینکه خیلی از اعتقاداتشان به مسلمانان شبیه بود مثل آب تبرک. همچنین نکته دیگر در این سفر صحبت با جوانان آنجا بود که دنبال معنویتی بودند که نمی دانستند کجا دنبال آن بگردند. همچنین دیدی که خانمها درباره اسلام داشتند و تصور می کردند اسلام به دنبال محدود کردن خانمها و بلکه تملک ایشان است که من هم وارد بحث وضعیت خانمها در کشورهای مسلمانان و حقوقی که دارند شدم و طبیعتاً موجب تعجب مخاطبان خانم بود.
به نظر من یک طلبه که می خواهد در عرصه بین الملل خدمت کند باید در جوامع با ادیان مختلف حضور پیدا کند و با ایشان صحبت نماید. هرچند با توسعه فضای مجازی الزاماً نیاز به حضور فیزیکی نیست و برای بنده بسیاری از این تجربه ها در همین فضا به دست آمد که از آن جمله گفتگوی دینی با یک جوان مکزیکی بود که بعد از شش ماه، اخیراً (نهم بهمن ماه) با عزیمت به مشهد مقدس و حرم مطهر رضوی در مرکز روابط بین الملل آستان قدس رضوی به دین اسلام و مذهب اهل بیت(ع) مشرف شد.
در این ماجرا دو نکته جالب وجود داشت اولاً ایشان به عشق امام رضا(ع) با صرف هزینه بسیار و دو روز پرواز هوایی برای تشرف به اسلام به مشهد سفر نمود و نکته دیگر اینکه ایشان در خلال همین گفتگوی های مجازی اشعار ی داشت که در منطقه بزرگی مثل منطقه ایشان تنها یک مبلغ شیعه با زبان اسپانیولی وجود دارد. که می طلبد طلاب علاقه مند به فکر این فضاهای بکر باشند.
سؤال: از محرم امسال نگفتید؟
بعد از امتحانات پایان ترم گذشته موقعیت تبلیغ برای انگلستان، سوئد،آفریقای جنوبی و زامبیا فراهم شد. خوب باید این موقعیت ها را بررسی کرده و تصمیم می گرفتم. انگلستان فضای خوبی در خصوص شیعیان داشت و جوانان آنجا هم مطالعه بیشتری نسبت به دین داشتند و هم نگرش ایشان نسبت به دین علمی تر بود. در خصوص سوئد با توجه به زبان تبلیغی بنده که انگلیسی بود و جمعیت مسلمان و شیعه آنجا بیشتر مهاجر و غیر انگلیسی بودند موقعیت مانند لندن نبود.
در خصوص زامبیا به دلیل اینکه زودتر از همه مطرح شده بود و پیگیری کارهای اداری زودتر آغاز شد و از طرف دیگر از کودکی در آنجا بزرگ شده بودم و انگیزه شخصی که بود همه با هم دست به دست هم داد تا محرم امسال به زامبیا برویم.
این نکته را بگویم که در اولین اعزامها از سوی دانشجویان دانشگاه علوم اسلامی رضوی سنگ بنای مرکز اسلامی زامبیا گذاشته شد و با پیگیری بچه های دانشگاه، اولین مرکز اسلامی و مسجد امام رضا(ع) به صورت تشکلی غیر دولتی و مذهبی در آنجا به ثبت رسید و با وجود اینکه در برهه ای از زمان روابط سیاسی آن کشور و جمهوری اسلامی ایران قطع شد ولی این مرکز اسلامی به دلیل آینده نگری بچه های دانشگاه در ثبت غیر دولتی آن ادامه یافت.
بیست روز اول در مسجد امام رضا(ع) منبر داشتم و جالب اینکه بسیاری از چهره های کودکی که بعضاً عمو صدایشان می کردم پای منبر من نشسته بودند. یادم هست شب اول که تازه وارد زامبیا شده بودم 400 تا 450 نفر جمعیت در مسجد حاضر بودند که اکثراً جوانان را تشکیل می دادند. هم برای من جالب بود و هم برای ایشان که ابن الشیخ کوچک را که حالا بزرگ شده بود و جای شیخ نشسته بود می دیدند.
سؤال: هم اکنون ابوی شما یا همان شیخ کجاست؟
ایشان هم اکنون رایزن جمهوری اسلامی ایران در تونس هستند.
سؤال در این تجربه چطور به مشکل نخوردید؟
خوب به نسبت سال گذشته هم جمعیت به شدت اضافه شده بود هم پرواز من چند ساعت قبل نشسته بود و خستگی راه بود و هم همان چهره های آشنا در جمعیت زیاد دیده می شدند. خوب ارتباط ما در کودکی بیشتر با همین شیعیان لبنانی، پاکستانی و دیگر کشورها بود و با آنها رفت و آمد داشتیم. خیلی از آنها را از عموی خودم بیشتر دیده بودم و عمو صدایشان می کردم. از تکنیک های تبلیغ مخاطب شناسی و نیز صداقت با مخاطب است و من خیلی صادقانه استرس خود را ابراز کردم و همین فضا را عوض کرد و فضا را آرام کرد.
سؤال: در قسمتی از سخنان خود به بحث آموزش و دروس دانشگاه اشاره کردید و اشاره ای به مفید بودن یا مفید نبودن بعضی دروس کردید با توجه به تجربه های عملی تبلیغ ارزیابی شما به طور دقیق تر از دروس چیست؟
ببینید دانشگاه علوم اسلامی رضوی چندین هدف را در تربیت نیرو دنبال می کند. در این اهداف به نظرم دانشگاه راه را نشان می دهد و بقیه با خود دانشجو است. در بحث تبلیغ دروس فقه و منطق یا استفتائات و کلام خیلی مهم است همچنین تفسیر، تجوید، قرائت نیز در احکام حتماً نظر شش مرجع را دوستانی که می خواهند وارد این عرصه شوند مورد عنایت قرار دهند. به نظرم اولاً بهتر است با توجه به نیازهایی که وجود دارد دانشگاه باید به فکر آوردن رشته تبلیغ باشد. همچنین خود دانشجو باید از اول تکلیف خود را روشن کند که مطابق با اهداف دانشگاه می خواهد مجتهد شود، مدرس و استاد شود یا مبلغ.
تنوع و زیادی دروس در عین اینکه مفید هست ولی اگر هدف از همان اول مشخص باشد روی بعضی از دروس عنایت بیشتری می گذارد.
همچنین به نظرم با توجه به سابقه مدیران و اعضای هیئت علمی دانشگاه در تبلیغ بین الملل به نظرم اولاً این اساتید با شناسایی دانشجویان علاقه مند آنها را در عرصه تبلیغ هدایت نمایند و ثانیاً در مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری با ارتباطاتی که با سازمانهای ذی ربط دارند روند اعزام آنها را تسهیل نمایند و به نظرم این هم در توان دانشگاه هست و به نوعی حتی می تواند جزو وظایف دانشگاه قرار گیرد.
نکته دیگر در خصوص یادگیری زبان است. به نظرم تمامی رشته های دانشگاه مناسب امر تبلیغ هستند و مهم علاقه فرد است لذا بهتر است مثلاً دانشجویان رشته حقوق دانشگاه سراغ یادگیری زبان فرانسه بروند که هم برای رشته تحصیلی آنها مناسب است و هم در شمال افریقا بیشتر کشورهای آنجا فرانسه زبان هستند. در خصوص رشته های دیگر هم به نظر من دانشجویان روی حداقل زبانهای عربی و انگلیسی و ترجیحاً یادگیری زبانهایی مثل اسپانیولی کار کنند. همچنین مباحثی مانند روش صحبت کردن و ارتباط گیری با مردم خیلی مهم است و البته باید طلبه ما به روز باشد تا با مردم بتواند بهتر ارتباط بگیرد. همچنین در قبال اهل سنت روی مشترکات باید تأکید شود و در مباحثه با ایشان حتماً کتابهای آنها مانند صحیح بخاری و صحیح مسلم را مطالعه نمایند.
نکته دیگر اینکه در تبلیغ بین الملل باید طلبه آماده مناظره با مسلمانان و غیر مسلمانان هم باشد و در این زمینه فقه و اصول، کلام، تاریخ اسلام، اوّلیات فلسفی و منطق، خصوصاً بحث مغالطه را هم که در دروس دانشگاه هست مورد عنایت خود قرار دهد.
سؤال: دوباره برگردیم به بحث تبلیغ امسال. برنامه های تبلیغی امسال شما چه برنامه هایی بود؟
همانطور که گفتم استقبال زیاد شد در مسجد امام رضا(ع) برنامه به این صورت بود که ابتدا بنده به زبان انگلیسی منبر می رفتم و بعد یکی از علمای لبنان به زبان عربی منبر می رفت. در مکان دیگری در پایتخت که آن هم مربوط به شیعیان بود یکی از علمای عراق منبر عربی را می رفت و دو مراسم دیگر هم در دو شهر دیگر زامبیا بود ولی برنامه اصلی در همین مسجد امام رضا(ع) بود. در منبر انگلیسی هم که عرض کردم ابتدا بحث با قرائت حدیث شریف کسا شروع می شد و بعد مقتل خوانی سیدالشهدا(ع) یا همان لهوف به زبان انگلیسی بود.
سؤال: برنامه های جنبی دیگر چه بود؟
بیشتر وقت برای جوانان صرف می شد و در حقیقت بعد از منبرها جلسه با جوانان با عنوان شب نشینی، دورهمی یا چیزی شبیه این با حضور جوانان 16 تا سی سال آغاز می شد و طی آن ده دقیقه صحبت را شروع می کردم و بعد حاضران یکی یکی صحبت می کردند و سؤال می پرسیدند. و این پرسش و پاسخ بعضاً تا سه ساعت به طول می انجامید. جالب اینکه در جلسات بعدی به دلیل استقبال زیاد مشکل جا داشتیم و هر جلسه یکی از همین جوانان بانی می شد و بقیه را دعوت می کرد.
نکته دیگر اینکه سؤالات طبیعتاً متنوع بود و پیش می آمد جواب بعضی سؤالات را یاد نداشتم در این مواقع همان صداقت طلبه می تواند در جلب اعتماد مخاطبان تأثیر گذار باشد. در این طور مواقع به هیچ وجه جواب نادرست نمی دادم و پاسخ را به بعد موکول کرده و از اساتید دانشگاه مانند دکتر روشن ضمیر یا دکتر فقیه می پرسیدم و پاسخ را به سؤال کننده می رساندم حتی بعضی مواقع پیش می آمد که پاسخ را بعد از آمدن به ایران برای سؤال کننده ارسال می کردم که این کا به نظرم موجب احترام بیشتر مخاطبان هم می شود.
در خصوص جوانان یک برنامه دیگر هم بود که در نوع خود جالب بود. ما همراه پنجاه نفر از جوانان به مکانی تفریحی رفتیم. خوب خیلی از آنان مثلاً وضو گرفتن را یاد نداشتند و شاید هم خجالت می کشیدند بپرسند ولی طی همین اردو من وضو گرفتن را شروع کردم و از بقیه هم خواستم وضو بگیرند و به دیگران هم یاد بدهند و بدین ترتیب همه وضو گرفتن درست را یاد گرفتند. یا حتی به نظرم می رسید در آن اردو بعضی برای اولین بار نماز خواندن را تجربه می کردند.
این برنامه ها موجب شد که بانی اصلی جلسات برنامه حضور بنده را به مدت سه روز تمدید نماید و این کار هزینه ای حدود صد دلار نیز برای ایشان به همراه داشت.
سؤال: و نکته آخر:
تبلیغ های مقطعی مانند یک مسکّن و آرام بخش موقت است و باید به فکر حضور دائمی بود. فضا غالب چه بخواهیم و چه نخواهیم تأثیر خود را خواهد گذاشت ولی وقتی طلبه حضور داشته باشد و با مردم باشد و زندگی کند مردم به قول امام رضا(ع) محاسن کلام اهل بیت(ع) را خواهند دید. وقتی مردم به دین احترام بگذارند مسلماً شما هم که مبلغ دین هستید عزیز خواهید شد.
اشاره
ماجرا به سال 72 برمی گردد. جوان قصه ما سه ماه بیشتر نداشت که پدرش به عنوان مبلغ زبان دان به همراه چند نفر از طلاب دانشگاه علوم اسلامی رضوی به قاره سیاه اعزام می شود. بعد از سالها آموزش فقه و اصول و زبان خارجی دانشگاه علوم اسلامی رضوی ازسال 1369 تعدادی از طلاب زبان دان خود را برای عرصه تبلیغ در سطح بین الملل به قاره ای بکر از حیث تبلیغ اسلام اعزام می نماید و این اعزام تا چند سال بعد ادامه پیدا می کند و تعدادی از طلاب که دغدغه تبلیغ بیشتری دارند در همین حوزه تبلیغی ماندگار می شوند.
محسن اسدی موحد که هم اکنون دانشجوی کارشناسی علوم قرآنی و حدیث دانشگاه علوم اسلامی رضوی است 16 سال از 18 سال اول عمر خود را در همین رفت و آمدهای پدر در خارج از کشور گذرانیده است و عملاً مجبور بوده صبح در مدارس بومی کشورهای افریقایی محل مأموریت پدر و بعد از ظهر تحت تعلیم پدر که طلبه ورودی 64 دانشگاه رضوی بود بگذراند.
سال 91 در فرآیندی سخت هم دیپلم خارجی, و هم دیپلم ایرانی را می گیرد و در همین فضا در آزمون دانشگاه علوم اسلامی رضوی شرکت می کند و پا جای پای پدر می گذارد. تسلط به زبان به همراه دروس حوزوی و دانشگاهی دانشگاه علوم اسلامی رضوی اندکی زودتر از سایر طلاب او را رهسپار سفرهای تبلیغی به قاره سیاه می کند و به گفته آشنایان قدیمی وی در زامبیا حالا «ابن الشیخ» جای «شیخ» را می گیرد.
به گفته این مبلغ جوان با توجه به تغییر رویکرد آستان قدس رضوی در تبلیغ بین الملل،بهتر است مسئولان دانشگاه از همان ابتدا دانشجویانی را که علاقه مند به عرصه تبلیغ بین الملل هستند را زیر پر و بال خود بگیرند و از همین الان ایشان را آماده فعالیت در عرصه بین الملل نمایند.
به گفته وی برای تبلیغ در عرصه بین الملل صرفاً نیاز به اعزام نیست بلکه در همین حرم مطهر امام رضا(ع) و حتی فضای مجازی می توان این زمینه فعالیت دینی را تجربه کرد.
گفتگوی ما بنا بود خیلی کوتاه تر باشد که آن قدر شیرین و دارای نکات مهم برای علاقه مندان به تبلیغ بین الملل بود که کمی طولانی شد. با ما همراه باشید:
سوال: جناب آقای اسدی الحمدلله امسال سال پرباری از حیث تبلیغ بین الملل برای دانشجویان دانشگاه بود و باخبر شدیم حداقل سه نفر از دانشجویان دانشگاه برای تبلیغ به خارج از کشور اعزام شدند برای شروع از تجربه امسال خودتان بگویید:
جواب: اگر صادقانه بخواهم بگویم سال گذشته هم بنده برای تبلیغ به خارج از کشور رفتم منتها امسال دانشگاه بهتر پای کار آمد و به نوعی حضور بچه های زباندان برای تبلیغ تسهیل شد و یکی از دوستان دوره کارشناسی به هند و یکی هم به اوگاندا اعزام شد. سال گذشته به دلیل حضور پدر بنده در سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی بنده موفق شدم اولین تجربه تبلیغی خود را در تانزانیا کسب کنم و امسال هم دو سفر در راستای کسب تجربه به ایتالیا و تونس داشتم و سفر اصلی که فکر کنم مورد سؤال شما باشد سفر ماه محرم به زامبیا بود.
سوال: به نظرتان سفر تبلیغی برای دانشجوی کارشناسی کمی زود نیست؟
جواب: بستگی دارد از چه زاویه ای به قضیه نگاه کنید. خوب بنده از سه ماهگی درگیر سفرهای تبلیغی پدرم شده بودم و طبیعتاً با گوشت و پوست و خون این فضا را درک کرده بودم. نظر پدرم این بود که همانطور که ایشان برای مردم الگو هستند مادرم هم برای همسران مخاطبان و ما بچه ها هم برای بچه های آنها باید الگو باشیم لذا از همان ابتدا بر حضور همه ما در فعالیتهای تبلیغی و مشخصاً پای منبر تأکید می شد.
من هم از همان سالهای کودکی و نوجوانی به همین فضا علاقه مند شده بودم و دنبال راهی برای رسیدن به این هدف می گشتم. با راهنمایی های پدر بهترین گزینه را برای تحصیل نه در دانشگاه های داخل و خارج از کشور و نه در حوزه های علمیه بلکه در مکانی که هر دو جنبه را به طور کامل داشت یعنی دانشگاه علوم اسلامی رضوی می یافتم.
سؤال: یعنی دانشگاهی مانند دانشگاه امام صادق(ع) یا مدارس علمیه قم را مناسب برای این هدف نمی دیدید؟
جواب: تحقیقی که کرده بودم در دانشگاه امام صادق(ع) علی رغم اهتمام به زبان خارجی، فضای آکادمیک به فضای حوزوی غلبه داشت و در حوزه هم عمدتاً به زبان خارجی بی مهری می شد و به نظرم رسید با توجه به تجربه پدر در دانشگاه علوم اسلامی رضوی حق دروس حوزه ضایع نمی شد بلکه اهتمام فراوانی به آن می شد و در بحث زبان هم مشکلی نبود. بماند که خود فضای بین الملل حرم مطهر امام رضا(ع) نیز که بعداً به آن اشاره خواهم کرد بحث زبان و ارتباط تبلیغی را تقویت می کرد. همچنین در عمل هم با توجه به تجربه تبلیغ بین الملل اساتید دانشگاه ما که از دانش آموختگان دانشگاه بودند نیز مؤید نظر قبلی پدر بود. همچنین قبلاً تأثیر فعالیت دانش آموختگان دانشگاه علوم اسلامی رضوی را در بعثه مقام معظم رهبری در ایام حج را شنیده و البته در افریقا دیده بودم. داخل پرانتز تفاوت طلبه های حوزه علمیه قم با مشهد و مشخصاً دانشگاه رضوی را هم در فضای افریقا کاملاً برایم ملموس بود، لذا در کل با هدف ورود به رشته علوم قرآنی و حدیث که نزدیک ترین رشته از حیث تبلیغی به نظرم می آمد در آزمون اختصاصی دانشگاه شرکت کردم.
سؤال: خوب در اول بحث فرمودید از سه ماهگی درگیر سفرهای خارجی پدر شدید. در تحصیل در دانشگاه رضوی با این حجم درسی به مشکل نخوردید؟
راستش را بخواهید بله. خوب من چه از حیث زبان و چه از حیث امکانات فضای دیگری را تجربه کرده بودم و با محیط طلبگی آشنایی چندانی نداشتم. پدر از امکانات دانشگاه خیلی تعریف کرده بود و بعد که آمدم دیدم گرچه به نسبت سایر دانشگاه ها و مدارس علمیه امکانات دانشگاه امکانات خوبی است ولی تصور من آن تصور نبود. همچنین در بحث نوشتاری با اینکه پدر و مادر در بعد از ظهرها برای آموزش زبان فارسی برای من وقت می گذاشتند ولی اوایل که به دانشگاه رضوی آمده بودم چاره ای جز نوشتن مطالب به صورت فینگلیش نداشتم.
سؤال: یعنی از حضور در دانشگاه پشیمان شدید؟
خوب من برای اهداف بالاتری آمده بودم و همان اوایل مثل دیگر دانشجویان دانشگاه به حضرت رضا(ع) پناه بردم و با حضرت درد و دل ها کردم و گفتم من به امیدی اینجا آمده ام. خدا را شکر مسائل یکی یکی حل شد.
سوال: درسها هم به دردتان خورد؟
بله بسیاری از دروس فقه، اصول، تفسیر، کلام، منطق، احکام کاربردی، تاریخ و خیلی از دروس که هم کلاسی ها از کثرت آنها به دانشگاه گله می کنند به درد این کار می خورند البته بعضی های آن هم بدون تعارف به درد کار تبلیغ حداقل برای بنده نخوردند.
سوال: خوب فرمودید وارد دانشگاه شدید در دانشگاه چطور پیش رفتید؟
خوب در درجه اول درسها را مطابق برنامه دانشگاه باید پیش می بردم همچنین باید حجم دروس چه حوزوی و چه دانشگاهی نباید من را از اهداف تبلیغ در سطح بین الملل دور می کرد لذا باید ارتباط خود را با مسلمانان خارج از کشور حفظ می کردم بهترین راه که فکر می کنم برای دانشجویان دانشگاه علوم اسلامی رضوی بیش از دانشجویان دیگر دانشگاه و حتی طلاب دیگر مدارس فراهم است حضور در حرم مطهر رضوی و وجود زائران غیر ایرانی است. لذا به صورت افتخاری با بخش بین الملل حرم همکاری داشتم. این را باید در نظر داشته باشید که با وجود حضور سالها در خارج از کشور نگرش مردم سال به سال عوض می شود و باید ارتباط با خارج از ایران حفظ می شد که خدمت در بخش بین الملل این خوبی را داشت.
از سه سال پیش که معمم شدم به عنوان کارشناس مذهبی به زبان انگلیسی فعالیتم در حرم مطهر تقویت شد و وارد بحث پاسخگویی به شبهات مسلمانها و غیر مسلمانها و در نهایت وارد تبلیغ در فضای مجازی به زبان انگلیسی شدم.
دوستان علاقه مند به این حوزه در نظر داشته باشند که تبلیغ بین الملل صرفاً حضور در یک کشور خارجی نیست و همین فضای مجازی به خوبی می تواند این فضا را برای طلاب علاقه مند فراهم آورد. بماند که خود همین حرم مطهر امام رضا(ع) نیز برکات زیادی در این حوزه برای مبلغ بین الملل به همراه دارد.
سؤال: برگردیم به بحث تبلیغ, فرمودید سال گذشته برای تبلیغ به تانزانیا رفتید در این خصوص بیشتر توضیح بدهید.
سال 95 نزدیک 35 روز به تانزانیا رفتم. تانزانیا یکی از کشورهایی است که ایرانیها از قدیم الایام در آن کشور حضور داشتند و آن قدر قرابت دینی و فرهنگی در آنجا زیاد است که چه بسا احساس غربت نمی کنند. حجت الاسلام باقری از دانش آموختگان دانشگاه هم در آنجا رایزن فرهنگی است و هم من را خوب می شناخت و هم سطح علمی بنده را لذا مشکلات خیلی از مبلغین را به مدد حضور ایشان نداشتم مثلاً اینکه کجا برنامه فرهنگی مذهبی هماهنگ شده و فضا چطور است را ایشان به بنده انتقال می داد لذا تجربه اول تجربه خوبی بود.
در تبلیغ در عرصه بین الملل حامی مبلغ خیلی مهم است و خیلی وقتها به دلیل همین موضوع مبلغان اعزامی به مشکل می خورند. همچنین شناخت از مردم منطقه خیلی مهم است و بنده به دلیل سالها زندگی کردن در این کشورها خدا را شکر تجربه اول را به خوبی پشت سر گذاشتم. نکته دیگر اینکه در سالها حضور در این کشور و تحصیل در مدارس رسمی آنجا موجب شده بود که دوستان هم کلاسی قدیمی را باز ببینم و این بر غنای این سفر می افزود چرا که از همان پتانسیل بومی به خوبی می شد در بحث تبلیغ و حضور در منطقه استفاده کرد.
در این سفر هم برای خانمها در قالب حوزه علمیه خواهران آنجا برنامه حول محور عاشورای سیدالشهدا(ع) داشتیم و در مجتمع حضرت ولی عصر(عج) که مجتمع آموزشی مربوط به شیعیان و در 80 کیلومتری پایتخت است و از ابتدایی تا دبیرستان با امکانات شبانه روزی و خوابگاهی فعالیت آموزشی و فرهنگی دارد برای بچه ها برنامه داشتم.
سؤال: سفر تونس و ایتالیا چطور؟
این دو سفر بیشتر علمی مطالعاتی و برای کسب تجربه بود و تبلیغی به آن معنا محسوب نمی شد. در ایتالیا حدود سه مرتبه به واتیکان رفتم و حتی مثلاً برای اینکه ببینم از چه روش و استدلالی برای اثبات خدا استفاده می کنند به کیوسک اعتراف رفتم. جالب اینجا بود که طرف گفت بعضی حرفهای شما شبیه منطق مسلمانان است و بحث کشید به اوضاع ایران و برخورد جمهوری اسلامی با اقلیتهای مذهبی که این سؤالات بیشتر ناشی از فضای رسانه ای غرب علیه ایران بود.
در واتیکان بیشتر فضا مبتنی بر دیدن و کسب تجربه بود. جالب اینکه خیلی از اعتقاداتشان به مسلمانان شبیه بود مثل آب تبرک. همچنین نکته دیگر در این سفر صحبت با جوانان آنجا بود که دنبال معنویتی بودند که نمی دانستند کجا دنبال آن بگردند. همچنین دیدی که خانمها درباره اسلام داشتند و تصور می کردند اسلام به دنبال محدود کردن خانمها و بلکه تملک ایشان است که من هم وارد بحث وضعیت خانمها در کشورهای مسلمانان و حقوقی که دارند شدم و طبیعتاً موجب تعجب مخاطبان خانم بود.
به نظر من یک طلبه که می خواهد در عرصه بین الملل خدمت کند باید در جوامع با ادیان مختلف حضور پیدا کند و با ایشان صحبت نماید. هرچند با توسعه فضای مجازی الزاماً نیاز به حضور فیزیکی نیست و برای بنده بسیاری از این تجربه ها در همین فضا به دست آمد که از آن جمله گفتگوی دینی با یک جوان مکزیکی بود که بعد از شش ماه، اخیراً (نهم بهمن ماه) با عزیمت به مشهد مقدس و حرم مطهر رضوی در مرکز روابط بین الملل آستان قدس رضوی به دین اسلام و مذهب اهل بیت(ع) مشرف شد.
در این ماجرا دو نکته جالب وجود داشت اولاً ایشان به عشق امام رضا(ع) با صرف هزینه بسیار و دو روز پرواز هوایی برای تشرف به اسلام به مشهد سفر نمود و نکته دیگر اینکه ایشان در خلال همین گفتگوی های مجازی اشعار ی داشت که در منطقه بزرگی مثل منطقه ایشان تنها یک مبلغ شیعه با زبان اسپانیولی وجود دارد. که می طلبد طلاب علاقه مند به فکر این فضاهای بکر باشند.
سؤال: از محرم امسال نگفتید؟
بعد از امتحانات پایان ترم گذشته موقعیت تبلیغ برای انگلستان، سوئد،آفریقای جنوبی و زامبیا فراهم شد. خوب باید این موقعیت ها را بررسی کرده و تصمیم می گرفتم. انگلستان فضای خوبی در خصوص شیعیان داشت و جوانان آنجا هم مطالعه بیشتری نسبت به دین داشتند و هم نگرش ایشان نسبت به دین علمی تر بود. در خصوص سوئد با توجه به زبان تبلیغی بنده که انگلیسی بود و جمعیت مسلمان و شیعه آنجا بیشتر مهاجر و غیر انگلیسی بودند موقعیت مانند لندن نبود.
در خصوص زامبیا به دلیل اینکه زودتر از همه مطرح شده بود و پیگیری کارهای اداری زودتر آغاز شد و از طرف دیگر از کودکی در آنجا بزرگ شده بودم و انگیزه شخصی که بود همه با هم دست به دست هم داد تا محرم امسال به زامبیا برویم.
این نکته را بگویم که در اولین اعزامها از سوی دانشجویان دانشگاه علوم اسلامی رضوی سنگ بنای مرکز اسلامی زامبیا گذاشته شد و با پیگیری بچه های دانشگاه، اولین مرکز اسلامی و مسجد امام رضا(ع) به صورت تشکلی غیر دولتی و مذهبی در آنجا به ثبت رسید و با وجود اینکه در برهه ای از زمان روابط سیاسی آن کشور و جمهوری اسلامی ایران قطع شد ولی این مرکز اسلامی به دلیل آینده نگری بچه های دانشگاه در ثبت غیر دولتی آن ادامه یافت.
بیست روز اول در مسجد امام رضا(ع) منبر داشتم و جالب اینکه بسیاری از چهره های کودکی که بعضاً عمو صدایشان می کردم پای منبر من نشسته بودند. یادم هست شب اول که تازه وارد زامبیا شده بودم 400 تا 450 نفر جمعیت در مسجد حاضر بودند که اکثراً جوانان را تشکیل می دادند. هم برای من جالب بود و هم برای ایشان که ابن الشیخ کوچک را که حالا بزرگ شده بود و جای شیخ نشسته بود می دیدند.
سؤال: هم اکنون ابوی شما یا همان شیخ کجاست؟
ایشان هم اکنون رایزن جمهوری اسلامی ایران در تونس هستند.
سؤال در این تجربه چطور به مشکل نخوردید؟
خوب به نسبت سال گذشته هم جمعیت به شدت اضافه شده بود هم پرواز من چند ساعت قبل نشسته بود و خستگی راه بود و هم همان چهره های آشنا در جمعیت زیاد دیده می شدند. خوب ارتباط ما در کودکی بیشتر با همین شیعیان لبنانی، پاکستانی و دیگر کشورها بود و با آنها رفت و آمد داشتیم. خیلی از آنها را از عموی خودم بیشتر دیده بودم و عمو صدایشان می کردم. از تکنیک های تبلیغ مخاطب شناسی و نیز صداقت با مخاطب است و من خیلی صادقانه استرس خود را ابراز کردم و همین فضا را عوض کرد و فضا را آرام کرد.
سؤال: در قسمتی از سخنان خود به بحث آموزش و دروس دانشگاه اشاره کردید و اشاره ای به مفید بودن یا مفید نبودن بعضی دروس کردید با توجه به تجربه های عملی تبلیغ ارزیابی شما به طور دقیق تر از دروس چیست؟
ببینید دانشگاه علوم اسلامی رضوی چندین هدف را در تربیت نیرو دنبال می کند. در این اهداف به نظرم دانشگاه راه را نشان می دهد و بقیه با خود دانشجو است. در بحث تبلیغ دروس فقه و منطق یا استفتائات و کلام خیلی مهم است همچنین تفسیر، تجوید، قرائت نیز در احکام حتماً نظر شش مرجع را دوستانی که می خواهند وارد این عرصه شوند مورد عنایت قرار دهند. به نظرم اولاً بهتر است با توجه به نیازهایی که وجود دارد دانشگاه باید به فکر آوردن رشته تبلیغ باشد. همچنین خود دانشجو باید از اول تکلیف خود را روشن کند که مطابق با اهداف دانشگاه می خواهد مجتهد شود، مدرس و استاد شود یا مبلغ.
تنوع و زیادی دروس در عین اینکه مفید هست ولی اگر هدف از همان اول مشخص باشد روی بعضی از دروس عنایت بیشتری می گذارد.
همچنین به نظرم با توجه به سابقه مدیران و اعضای هیئت علمی دانشگاه در تبلیغ بین الملل به نظرم اولاً این اساتید با شناسایی دانشجویان علاقه مند آنها را در عرصه تبلیغ هدایت نمایند و ثانیاً در مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری با ارتباطاتی که با سازمانهای ذی ربط دارند روند اعزام آنها را تسهیل نمایند و به نظرم این هم در توان دانشگاه هست و به نوعی حتی می تواند جزو وظایف دانشگاه قرار گیرد.
نکته دیگر در خصوص یادگیری زبان است. به نظرم تمامی رشته های دانشگاه مناسب امر تبلیغ هستند و مهم علاقه فرد است لذا بهتر است مثلاً دانشجویان رشته حقوق دانشگاه سراغ یادگیری زبان فرانسه بروند که هم برای رشته تحصیلی آنها مناسب است و هم در شمال افریقا بیشتر کشورهای آنجا فرانسه زبان هستند. در خصوص رشته های دیگر هم به نظر من دانشجویان روی حداقل زبانهای عربی و انگلیسی و ترجیحاً یادگیری زبانهایی مثل اسپانیولی کار کنند. همچنین مباحثی مانند روش صحبت کردن و ارتباط گیری با مردم خیلی مهم است و البته باید طلبه ما به روز باشد تا با مردم بتواند بهتر ارتباط بگیرد. همچنین در قبال اهل سنت روی مشترکات باید تأکید شود و در مباحثه با ایشان حتماً کتابهای آنها مانند صحیح بخاری و صحیح مسلم را مطالعه نمایند.
نکته دیگر اینکه در تبلیغ بین الملل باید طلبه آماده مناظره با مسلمانان و غیر مسلمانان هم باشد و در این زمینه فقه و اصول، کلام، تاریخ اسلام، اوّلیات فلسفی و منطق، خصوصاً بحث مغالطه را هم که در دروس دانشگاه هست مورد عنایت خود قرار دهد.
سؤال: دوباره برگردیم به بحث تبلیغ امسال. برنامه های تبلیغی امسال شما چه برنامه هایی بود؟
همانطور که گفتم استقبال زیاد شد در مسجد امام رضا(ع) برنامه به این صورت بود که ابتدا بنده به زبان انگلیسی منبر می رفتم و بعد یکی از علمای لبنان به زبان عربی منبر می رفت. در مکان دیگری در پایتخت که آن هم مربوط به شیعیان بود یکی از علمای عراق منبر عربی را می رفت و دو مراسم دیگر هم در دو شهر دیگر زامبیا بود ولی برنامه اصلی در همین مسجد امام رضا(ع) بود. در منبر انگلیسی هم که عرض کردم ابتدا بحث با قرائت حدیث شریف کسا شروع می شد و بعد مقتل خوانی سیدالشهدا(ع) یا همان لهوف به زبان انگلیسی بود.
سؤال: برنامه های جنبی دیگر چه بود؟
بیشتر وقت برای جوانان صرف می شد و در حقیقت بعد از منبرها جلسه با جوانان با عنوان شب نشینی، دورهمی یا چیزی شبیه این با حضور جوانان 16 تا سی سال آغاز می شد و طی آن ده دقیقه صحبت را شروع می کردم و بعد حاضران یکی یکی صحبت می کردند و سؤال می پرسیدند. و این پرسش و پاسخ بعضاً تا سه ساعت به طول می انجامید. جالب اینکه در جلسات بعدی به دلیل استقبال زیاد مشکل جا داشتیم و هر جلسه یکی از همین جوانان بانی می شد و بقیه را دعوت می کرد.
نکته دیگر اینکه سؤالات طبیعتاً متنوع بود و پیش می آمد جواب بعضی سؤالات را یاد نداشتم در این مواقع همان صداقت طلبه می تواند در جلب اعتماد مخاطبان تأثیر گذار باشد. در این طور مواقع به هیچ وجه جواب نادرست نمی دادم و پاسخ را به بعد موکول کرده و از اساتید دانشگاه مانند دکتر روشن ضمیر یا دکتر فقیه می پرسیدم و پاسخ را به سؤال کننده می رساندم حتی بعضی مواقع پیش می آمد که پاسخ را بعد از آمدن به ایران برای سؤال کننده ارسال می کردم که این کا به نظرم موجب احترام بیشتر مخاطبان هم می شود.
در خصوص جوانان یک برنامه دیگر هم بود که در نوع خود جالب بود. ما همراه پنجاه نفر از جوانان به مکانی تفریحی رفتیم. خوب خیلی از آنان مثلاً وضو گرفتن را یاد نداشتند و شاید هم خجالت می کشیدند بپرسند ولی طی همین اردو من وضو گرفتن را شروع کردم و از بقیه هم خواستم وضو بگیرند و به دیگران هم یاد بدهند و بدین ترتیب همه وضو گرفتن درست را یاد گرفتند. یا حتی به نظرم می رسید در آن اردو بعضی برای اولین بار نماز خواندن را تجربه می کردند.
این برنامه ها موجب شد که بانی اصلی جلسات برنامه حضور بنده را به مدت سه روز تمدید نماید و این کار هزینه ای حدود صد دلار نیز برای ایشان به همراه داشت.
سؤال: و نکته آخر:
تبلیغ های مقطعی مانند یک مسکّن و آرام بخش موقت است و باید به فکر حضور دائمی بود. فضا غالب چه بخواهیم و چه نخواهیم تأثیر خود را خواهد گذاشت ولی وقتی طلبه حضور داشته باشد و با مردم باشد و زندگی کند مردم به قول امام رضا(ع) محاسن کلام اهل بیت(ع) را خواهند دید. وقتی مردم به دین احترام بگذارند مسلماً شما هم که مبلغ دین هستید عزیز خواهید شد.
افزودن دیدگاه جدید: